معنی به طور صوتی - جستجوی لغت در جدول جو
به طور صوتی
بصوت عالٍ
ادامه...
بِصَوْتِ عَالٍ
تصویر به طور صوتی
دیکشنری فارسی به عربی
به طور صوتی
Phonically
ادامه...
Phonically
تصویر به طور صوتی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
به طور صوتی
phonétiquement
ادامه...
phonétiquement
تصویر به طور صوتی
دیکشنری فارسی به فرانسوی
به طور صوتی
音声的に
ادامه...
音声的に
تصویر به طور صوتی
دیکشنری فارسی به ژاپنی
به طور صوتی
phonetisch
ادامه...
phonetisch
تصویر به طور صوتی
دیکشنری فارسی به آلمانی
به طور صوتی
фонетично
ادامه...
фонетично
تصویر به طور صوتی
دیکشنری فارسی به اوکراینی
به طور صوتی
fonetycznie
ادامه...
fonetycznie
تصویر به طور صوتی
دیکشنری فارسی به لهستانی
به طور صوتی
声学地
ادامه...
声学地
تصویر به طور صوتی
دیکشنری فارسی به چینی
به طور صوتی
foneticamente
ادامه...
foneticamente
تصویر به طور صوتی
دیکشنری فارسی به پرتغالی
به طور صوتی
foneticamente
ادامه...
foneticamente
تصویر به طور صوتی
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
به طور صوتی
fonéticamente
ادامه...
fonéticamente
تصویر به طور صوتی
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
به طور صوتی
fonetisch
ادامه...
fonetisch
تصویر به طور صوتی
دیکشنری فارسی به هلندی
به طور صوتی
음성적으로
ادامه...
음성적으로
تصویر به طور صوتی
دیکشنری فارسی به کره ای
به طور صوتی
ทางเสียง
ادامه...
ทางเสียง
تصویر به طور صوتی
دیکشنری فارسی به تایلندی
به طور صوتی
secara fonik
ادامه...
secara fonik
تصویر به طور صوتی
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
به طور صوتی
ध्वन्यात्मक रूप से
ادامه...
ध्वन्यात्मक रूप से
تصویر به طور صوتی
دیکشنری فارسی به هندی
به طور صوتی
בצורה קולית
ادامه...
בצורה קולית
تصویر به طور صوتی
دیکشنری فارسی به عبری
به طور صوتی
صوتی طور پر
ادامه...
صوتی طور پر
تصویر به طور صوتی
دیکشنری فارسی به اردو
به طور صوتی
ধ্বনিতাত্ত্বিকভাবে
ادامه...
ধ্বনিতাত্ত্বিকভাবে
تصویر به طور صوتی
دیکشنری فارسی به بنگالی
به طور صوتی
kifonetiki
ادامه...
kifonetiki
تصویر به طور صوتی
دیکشنری فارسی به سواحیلی
به طور صوتی
фонетически
ادامه...
фонетически
تصویر به طور صوتی
دیکشنری فارسی به روسی
به طور صوتی
ses açısından
ادامه...
ses açısından
تصویر به طور صوتی
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر به طور فوری
به طور فوری
Immediately, Imminently, Instantly, Pressingly
ادامه...
Immediately, Imminently, Instantly, Pressingly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویر به طور سنتی
به طور سنتی
Traditionally
ادامه...
Traditionally
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویر به طور صنعتی
به طور صنعتی
Industrially
ادامه...
Industrially
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویر به طور طولی
به طور طولی
Longitudinally
ادامه...
Longitudinally
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویر به طور نوبتی
به طور نوبتی
Alternately
ادامه...
Alternately
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویر به طور موقتی
به طور موقتی
Provisionally
ادامه...
Provisionally
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویر به طور دولتی
به طور دولتی
Governmentally
ادامه...
Governmentally
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویر به طور ذاتی
به طور ذاتی
Immanently, Inherently, Innately, Intrinsically
ادامه...
Immanently, Inherently, Innately, Intrinsically
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویر به طور روحی
به طور روحی
Psychically
ادامه...
Psychically
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویر به طور خوکی
به طور خوکی
Swinishly
ادامه...
Swinishly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویر به طور بومی
به طور بومی
Endemically, Indigenously
ادامه...
Endemically, Indigenously
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویر به طور پشتی
به طور پشتی
Dorsally
ادامه...
Dorsally
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویر به طور لوسی
به طور لوسی
Lousily
ادامه...
Lousily
دیکشنری فارسی به انگلیسی